به سلامتى كسى كه توخیالمونه امابیخیالمونه!به سلامتى باارزش ترین پول دنیا" تومن "چون هم تو توشى هم من!به سلامتى اونایى كه چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چششون مثله فانوس دریایى نمى چرخه!به سلامتى اون پسرى كه با دیدن یه دختر،سرشو میندازه پایین و میگه اگه آخرشم باشى بازم انگشت كوچیكه عشقم نمیشى!به سلامتى اون دختر خوشگلى كه زیر بارون خیس میشه اما عشقشو با هیچ ماشین مدل بالایى عوض نمیكنه!
پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,
|
چرا،
دنیای ما پر از دست هائی است که
خسته نمی شوند از نگه داشتن نقابها . . .
چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,
|
کودک که بودم ،
وقتی زمین میخوردم ،
مادرم مرا میبوسید،
تمام دردهایم از یادم می رفت!
دیروز زمین خوردم،
دردم نیامد ،
اما
به جایش ...
تمام بوسههای مادرم به یادم آمد...!
تـمام غصه ها از همان جایی آغاز می شوند که،
ترازو بر می داری می افتی به جان دوست داشتنت
انـدازه می گیری
حساب و کتاب می کنی
مقایسه می کنی
و خدا نکند حساب و کتابت برسد بـه آنجا کـه زیادتر دوستش داشته ای
کـه زیادتر گذشته ای
که زیادتر بخشیده ای
به قدر یک ذره
یک ثانیه حتی
درست از همانجاست که توقع آغاز می شود
و توقع آغاز همه ی رنج هایی است که به نام عشق می بریم…
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدرها هم گرد نیست…
هر کس میرود دیگر باز نمیگردد
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
گاهی اوقات
مجبوریم بپذیریم
که برخی از آدمها
فقط میتوانند در قلبمان بمانند
نه در زندگیمان.....!
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
باورم نمیشه !
به روزی رسیده ام
که خیلی راحت می گویم:
هی فلانی!
خیالی نیست
قسمتت دیگری بود
من هم
به قسمتم رسیدم
به همین سادگی
!
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
دوست می دارمش اما . . .
می ترسم بگویم و بگوید : مرسی . . .
یا بگوید به این دلیل و آن دلیل دوسم ندارد . . .
یا چه می دانم مثل خیلی ها بگوید . . .
لیاقتم بیشتر از این حرفاست . . .
می ترسم از اینکه هر چیز بگوید جز . . .
"من هم دوستت دارم
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
همه چیز از یه لایک شروع شد
یه شب دلم گرفته بود
من نوشتم اون لایک کرد
اون نوشت من لایک کردم
هر دو درد داشتیم
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
مــــی خـــواهــَم
زَنـــانـــه ِ
مـَـــردانِگـــی کُنـــَم...
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
____________________________
ڪاش یڪے بود ڪہ توے ڪوچہ ها داد مے زد
خاطره خُشڪیہ
خاطره خُشڪیہ
اونوقتـ ـ ـ ـ همہ ے خاطراتمو
همونــ ــایے ڪہ ارزش گرفتـטּ دَمپــ ـایے پاره هم ندارטּ
میریختم تو ڪیسہ
و میــ ــدادم بہش
و میرفتـ ـ ـ رَد ڪارش!
+آلــ ـــزایمر گاهے درد نیستـ ـ ـ
درمــ ـــاטּ استـ ـ ـ!
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
چه لحظه دردآوریه،
اون لحظه که میپرسه: خوبی؟
بغض تو گلوت میپیچه ..
5 خط تایپ میکنی،
ولی به جای enter ..
همه رو پاک میکنی و ...
مینویسی: ... خوبم مرسی تو خوبی؟
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,
|
هیچی…
مثل یک عطر اشنا
عمق فاجعه رو
نمی کوبه تو مغزت…!!!
سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,
|
چگونه می خواهی دوستت دارم هایت را...
باور كند؟!
وقتی رد دندان های من را
گوشه ی شكلات هدیه ی تو
در روز عشاق می بیند؟!
كاش می فهمیدی كاغذ كادو را مخفیانه باز كرده ام!!!
سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,
|
.
گاهی وقتا خودمو بغل میکنم ومیگم:غصه نخوردیوونه من که باهاتم....
سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,
|
.
تو هم برو
مبادا از آن من هایی که رفتند جا بمانی....
سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,
|
یادت هست؟!
جناق مى شکستیم مى گفتیم: “یادم تورا فراموش”
ولى امروز
تمام استخوانهایم شکسته
ولى باز هم
تو را فراموش نکردم…
.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
عاشقانه
و آدرس
del.shekaste1.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.